سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانى آفت است ، و شکیبایى شجاعت و ناخواستن دنیا ثروت و پرهیزگارى سپرى نگهدار و رضا نیکو همنشین و یار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :1
کل بازدید :23983
تعداد کل یاداشته ها : 30
103/2/29
11:47 ع

 

 

 

خورشید من بر آی...


دل را زبی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوا ی از قفس پریدن است


از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان
بانگ جرس به شوق به منزل رسیده است


دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکرگریبان دریدن است


شامم سیه تراست زگیسوی سرکشت
خورشیدمن برآی که وقت دمیدن است


بوی توای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است


بگرفت آب و رنگ ز فیض حضورتو
هر گل دراین چمن که سزاواردیدن
است


با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیم غصه ی دل من ناشنیدن است


آن راکه لب به دام هوس گشت آشنا
روزی امین سزا لب حسرت گزیدن است



 

شلمچه

 

ز  آه  سینه  سوزان  ترانه  می  سازم

چو نی ز مایه جان این فسانه می سازم

به غمگساری یاران چو شمع می سوزم

برای   اشک   دمادم   بهانه  می  سازم

پر نسیم به  خوناب اشک می شویم

پیامی از دل خونین روانه می سازم

نمی کنم دل از این عرصه شقایق فام

کنار لاله  رخان   آشیانه  می  سازم

در آستان به خون خفتگان وادی عشق

برون ز عالم اسباب ، خانه می سازم

چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان

ز یک  شراره  هزاران زبانه  می سازم

زه پاره های دل من شلمچه رنگین است

سخن  چو بلبل از  آن عاشقانه  می سازم

سر و دل و جان را به خاک می فکنم

برای قبر تو چندین  نشانه  می سازم

شعر شلمچه از مقام معظم رهبری



 

شعر مقام معظم رهبری (دام ظله) در جواب شعر امام (ره)

 

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی


تو که فارق شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی


عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی


مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی


خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی


واعظ شهر همه عمر بزد لاف من
ی دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی


یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی



سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگویم زکم و بیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم

لب باز نکردم به خروشی و فغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی
و مستی
عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان زگران جانی خویشم

بشکسته‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زند
انی خویشم

هر چند امین، بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم




 

مناجات ناشنوایان

 

ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی
هر چند بی‌زبانیم، ما را تو می‌شناسی

ویرانه‌ئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنکه بی‌نشانیم، ما را تو می‌شناسی

با هر کسی نگوئیم راز خموشی خویش
بیگانه با کسانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌ایم و هر چند لب بسته‌ایم از خلق
بس رازها که دانیم ما را تو می‌شناسی

از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی

از ظن خویش هر کس، از ما فسانه‌ها گفت
چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو
گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌سان برابر گوئیم هر چه گوئیم
یکرو و یک زبانیم ما را تو می‌شناسی

خطّ نگه نویسد حال درون ما ر
ا
در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

لب بسته چون حکیمان، سر خوش چو کودکانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی

با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گه غم
ما دُرد غم کشانیم ما را تو می‌شناسی

از وادی خموشی راهی به نیکروزی است
ما روز به، از آنیم ما را تو می‌شناسی

کس راز غیر، از ما نشنید بس «امینیم»
بهر کسان امانیم ما را تو می‌شناسی


  
  
چه کسانی به امام جام زهر نوشاندند؟


یکی از ابهام آمیزترین مسائل در خصوص چرایی پایان جنگ تحمیلی، مسأله علل پذیرش قطع نامه از سوی حضرت امام (ره) است. نگاهی به دیدگاه های امام (ره) آن است که ایشان در مقطع پذیرش قطع نامه در شرایط سختی به سر می برده اند که بنا بر مصالحی بسیاری از ناگفته ها آن روزها با مردم در میان نگذارده اند.

ایشان در پیامی که به مناسبت سالگرد کشتار مکه صادر فرمودند به ناگفته های خود از مسأله پذیرش قطع نامه اشاره کرده و فرمودند:

«اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم، ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. من در اینجا از همه فرزندان عزیزم در جبهه های آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده اند، تشکر و قدردانی می کنم و همه ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می کنم.» (1)

 

مطالعه پیام امام موید این نکته است که پذیرش قطع‏نامه و آتش بس، به مثابه نوشیدن جام زهر برای حضرت امام(ره) بود که او تنها به خاطر رضای خداوند، حفظ اسلام و مصالح نظام اسلامی، آن را با جان و دل پذیرا شد. در پیام چنین آمده است:


«... قبول این مسئله برای من، از زهر کشنده ‏تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او، این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آن چه موجب این امر شد، تکلیف الهی‏ام بود. شما می‏دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز، فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کرده ‏ام».(2)


«فرزندان انقلابی ام! ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.»

                                                                                                                                                                           

                

 

به راستی چه عاملی امام راحل را  که ایشان هم بنابر مصالح آن را ذکر نمی کنند- مجبور به پذیرش قطع نامه کرد؟ به راستی چه کسانی جام زهر را به ام نوشاندند؟

در خصوص چرایی این موضوع روایت های گوناگونی از مسئواین وقت سیاسی و نظامی مطرح شده است. اما نگاه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) -که آن روزها در کسوت رییس جمهور بودند-  از همه نقل ها دقیقتر و صحیح تر به نظر می رسد.

معظم له می فرمایند: « قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها[ی خارجی] نبود. [پذیرش] قطعنامه از طرف امام(ره)، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشور، مقابلِ روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‏کشد و نمی‏تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر  ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می‏کرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت می‏کردند، امام رضوان‏اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمی‏گشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود.» (3)

اما به راستی کدام کارشناسان و مسئولان امام (ره)را متقاعد به پایان جنگ نمودند؟

بررسی مستندات و خاطرات برخی مسئولین سیاسی نظامی وقت حکایت از نامه هایی دارد که در مقطع قبل از پذیرش قطع نامه  از سوی برخی مسئولین برای امام(ره) فرستاده شده بود.

در مهرماه 1385 متن نامه منتشر نشده ای از امام(ره) خطاب به مسئولین کشور از سوی دفتر هاشمی رفسنجانی –که در  پذیرش قطع نامه در مسئولیت جانشینی فرماندهی کل قوا بود- در رسانه های جمعی انتشار یافت. مطالعه این نامه بخشی از ناگفته های نوشاندن جام زهر را روشن می سازد.

حضرت امام(ره) در این نامه به طور مشخص از سه مسئول نام می برند که در نامه های خود تلاش نموده اند تا امام را به پذیرش قطع نامه متقاعد سازند.


1-      فرمانده وقت سپاه؛ محسن رضایی


2-      نخست وزیر؛ میرحسین موسوی


3-      مسئول وقت تبلیغات جنگ؛ سیدمحمد خاتمی


البته شایان ذکر است نقش اصلی انتقال این نامه ها را شخص مسئول وقت کل جنگ –هاشمی رفسنجانی-  داشته است


امام (ره) در خصوص نقش نامه محسن رضایی می فرمایند: « با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از ده‌ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست‌های اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاح‌های شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتش بس موافقت می‌نمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ 2/4/67 نگاشته است اشاره می‌شود.»


رضایی هم چنین در این نامه نوشته بود: «تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می‌آوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته‌ باشیم و بعد از پایان سال 71 اگر ما دارای 350 تیپ پیاده و 2500 تانک و 3000 توپ و 300هواپیمای جنگی و 300 هلیکوپتر و قدرت ساختن مقدار قابل توجهی از سلاح های لیزر و اتم -که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است-، داشته باشیم می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم.»


امام (ره) هم چنین آورده اند که: «وی می‌گوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته آمریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود. این فرمانده مهم‌ترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه به موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعید به نظر می‌رسد دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست


امام در خصوص نامه میر حسین موسوی نیز می فرمایند: « آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند، مسئولان جنگ می‌گویند تنها سلاح‌هایی را که در شکستهای اخیر از دست داده‌ایم به اندازه تمام بودجه‌ای‌ است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود.»


هاشمی رفسنجانی نیز بعد ها در مصاحبه ای با تأیید این مسأله اعلام نمود: «دولت مهندس میرحسین موسوی در آن موقع اعلام کرد دیگر قادر به تدارک مالی نیست»(5)


و امام البته به نامه مسئولان تبلیغات جنگ نیز اشاره می کند. «مسئولان سیاسی می‌گویند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است.»


محسن رضایی در توضیح این امر به نامه سید محمد خاتمی – که در آن مقطع وزیر ارشاد و با حفظ سمت معاون فرهنگی ستاد فرماندهی کل قوا و مسئول تبلیغات جنگ بود- می گوید: «نامه آقای خاتمی، حکایت از آن داشت که بسیجی‌ها و مردم به جبهه نمی‌روند و ما در جبهه نیرو کم داریم.»


والبته محسن رضایی به نقش هاشمی رفسنجانی به عنوان برنامه ریز اصلی این ماجرا اشاره می کند، که نامه خود او و  نامه میرحسین موسوی و نامه سیدمحمد خاتمی و نامه تعدادی از دیگر فرماندهان نظامی را به نزد امام برده و ایشان را به پذیرش قطع نامه متقاعد می سازد: «آقای هاشمی هم این نامه و چند نامه دیگر از جمله آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد و گفته بود که نظامیان این گونه می‌گویند و مسؤولان سیاسی و اقتصادی هم می‌گویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید و امام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند».


و در نهایت سخن هاشمی هم این است که: «وضع اقتصادی ما بد شده بود و دنیا تصمیم گرفته بود بدون رعایت مقررات جنگ اجازه بدهد صدام هر کاری می‌خواهد، انجام دهد... ما نگذاشتیم این شرایط حاد به وجود بیاید و با پذیرش قطعنامه و تحمیل شرایط ما جنگ را به پایان رساندیم.»


اما واقعیت ماجرا چیست؟


در این نکته مثلث سه گانه (خاتمی، میرحسین و محسن رضایی) و با هماهنگی هاشمی رفسنجانی با ارسال نامه به امام ایشان را در محذور قرار داده و مجبور به نوشیدن جام زهر نموده اند شکی وجود ندارد. اما بررسی تحلیلی تاریخ مقاطع انقلاب، نشان دهنده آن است که کشور در سال های پایانی دهه شصت در شرایط خاصی به سر می برده است که بسیاری از رویدادهای مرتبط با آن بر نتیجه جنگ اثر گذاشته است.


اختلافات داخلی حزب جمهوری اسلامی که منجر به انحلال این حزب شد، مناقشات درونی تشکل های روحانی هم چون جامعه روحانیت مبارز که در پی آن عده ای هم چون کروبی، خاتمی و... اقدام به انشعاب از آن و تشکیل مجمع روحانیون مبارز بدون تردید تأثیرات منفی شگرفی بر روحیه رزمندگان اسلام داشته است.


انتخابات دوره سوم که یکی از جنجالی ترین انتخابات دهه شصت می باشد، در مقطع سرنوشت ساز جنگ یعنی اوخر سال 66 و اوائل 67 مصادف شده بود بلواهای شخصی هم چون محتشمی پور (وزیر وقت کشور) بر نظارت شورای نگهبان که سرانجام با دخالت و وساطت امام به پایان رسید، این سوال را در ذهن بسیاری از رزمندگان جبهه شکل می داد که به راستی دعواهای انتخاباتی در تهران در زمانی که کشور دچار جنگ است با چه هدفی دنبال می گردد؟


در سخت ترین شرایط جنگ (نیمه دوم جنگ) که با دور دوم نخست وزیری میرحسین موسوی مصادف بود باج خواهی سیاسی نخست وزیر و اطرافیانش از رییس جمهور وقت –مقام معظم رهبری- که عمدتا به بهانه حمایت امام از دولت انجام می گرفت و پس از آن که با پایداری رییس جمهور بر مواضع اصولی مواجه می شدند به استعفاهای مکرر روی می آوردند، همه و همه جنگ را به شرایط نامعلومی سوق می داد.


از همین رو بود که امام راحل (ره) در مقابل آخرین استعفای میرحسین واکنش تندی از خود نشان دادند:«جناب آقای موسوی ، نخست وزیر محترم ... نامه استعفای شما باعث تعجب شد. حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید ، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می گذاشتید... در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه وقت گله و استعفاست ... همه باید به خدا پناه بریم ؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سو ء استفاده کنند... مردم ما از اینگونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده اند ، این حرکات هیچ تاثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.»(6)


از سویی نکته ای که در خصوص ادعای نخست وزیر مبنی بر خالی بودن خزانه مطرخ است، آن است که برای مدیران دولت موسوی از ماه ها پیش از نگارش نامه به امام قابل پیش بینی بود که خزانه کشور به زودی به انتها خواهد رسید؛ این ها که امروز مدعی ماجراجو ی و غیر کارشناس بودن دولت نهم هستند، آن روز چرا در زمانی که فاو در دست ایران بود نامه به امام ننوشتند تا بگویند تا چند ماه آینده خزانه خالی خواهدشد؟ بدون تردید اگر ایران قطع نامه در شرایطی که فاو را از دست نداده بود می پذیرفت، در مذاکرات آتش بس جایگاه محکمتر و مناسب تری می یافت.


این مسئله را می توان تنها به ماجراجویی دولت رادیکال مهندس موسوی تعبیر کرد تا آن که پس از شکست فروردین ?? و از دست دان فاو، مدیران ماجراجوی دولت موسوی دریافتند که دیگر شکست صدام محال است...  


آری امام هیچ گاه تحت تأثیر ترس و واهمه برخی مسئولان و کارشناسان از موض اصولی خود که بارها تأکید کرده بود که «اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد؛ ما مرد جنگیم» کوتاه نمی آمد و آن چه موجب شد تا امام (ره) از موضع خود کوتاه آیند و جام زهر را بنوشند، گزارش های جهت دار برخی مسئولان و کارشناسان بود.


نکته ای بارها امام و مقام معظم رهبری به مسئولان و کارگزارن نظام هشدار داده اند در خصوص برخی گزارش های غلط کارشناسی است که با هدف سیاسی تدوین می گردد. هم چنان بود که رهبر معظم انقلاب چهار سال پس از پذیرش قطع نامه در دیداری با نمایندگان مجلس بدان اشاره کردند:  «البته کارشناس را باید بشناسید. هر کارشناسى مورد اعتماد نیست. اى بسا کارشناسانى که مسؤولین بالا را گمراه کردند! ما در این چند سال، اینها را دیده‏ایم. اینها جزو تجربیّات ماست؛ که کارشناسى، راهى را جلوِ نماینده مجلس یا مسؤول مى‏گذارد که به وسیله آن، واقعیتى را واژگونه و غلط به او معرفى مى‏کند. این‏طور نیست که شما بتوانید به هر کارشناسى اعتماد کنید. کارشناس باید شناخته شده باشد؛ باید مورد اعتماد باشد؛ باید به انگیزه و عشق اسلامى و انقلابى و میهنى او، اطمینان حاصل شده باشد و بدخواه نباشد.»(6)


آری! جام زهر امام نوشاندند تا جنگی که دیگر رغبتی برای ادامه آن را نداشتند، را پایان دهند، غافل از این که بسیجیان حقیقی خمینی کبیر تا آخرین قطره حاضر بودند از این راه دفاع کنند.


نکته اساسی دیگری که اشاره بدان خالی از فایده نیست، شباهت وضع فعلی ما با شرایط پایان جنگ است امروز نیز عده ای گویا با یکدیگر پیمانی پنهانی بسته اند که در مسائل سرنوشت ساز انقلاب جام زهر را به رهبر معظم انقلاب بنوشانند و ایشان را وادار به کوتاه آمدن از مواضع اصولی ، پرونده هسته ای، مسئله فلسطین و مقاومت و... نمایند.


گویا تنها مانع آن ها شخصی است به نام احمدی نژاد که در مقابل همه زیاده خواهان دنیا می ایستد، و این مانع باید برداشته شود؛ پس در آن مقطع بهانه نگاه کارشناسی بود و این برهه مسئله رأی مردم!


و جالب آن که نام ها نیز در هر دو مسئله یکی است. گویا همان ها که در نوشاندن جام زهر به امام هم پیمان شدند، این بار نیز در انتخابات دهم، سناریوی دیگری برای جام زهر ترتیب دادند


مبادا که ما نیز امام خویش را تنها گذاریم...


88/5/2::: 6:23 ع
نظر()
  
حاشیه‌های نماز جمعه دیروز تهران
تعداد شرکت کنندگان نماز جمعه این هفته تهران
به‌رغم دعوت سایت‌های حامی میر‌حسین موسوی در داخل وخارج کشور و حتی آموزش اقامه
نماز(!) در حد نمازهای‌ جمعه معمولی بود. به گزارش فارس، در نماز جمعه دیروز تهران
چهره‌‌هایی چون امامی کاشانی، علی‌اکبر ناطق نوری، مهدی کروبی، حسن روحانی، علی
فلاحیان، مجید انصاری، محسن رضایی، میرحسین موسوی، محمد هاشمی، علیخانی، میرمحمدی،
باهنر، مرتضوی و علی رازینی حضور داشتند.
عدم حضور محمد خاتمی در نماز جمعه،
باعث شکایت حامیان موسوی شده بود، آنها می‌گفتند چرا باید خاتمی در برهه‌های حساس
جاخالی دهد.
برخی طرفداران موسوی نماز را به امامت هاشمی اقامه نکردند و فقط
تماشاچی نمازگزاران بودند.
یکی دیگر از نکات نماز جمعه تهران،حضور ‌«نمازجمعه
اولی‌ها» بود که بعضاً اصول اولیه نماز را نمی‌دانستند و با دیگر نمازگزاران
هماهنگی لازم را‌نداشتند.
محمد هاشمی نیز مچ‌بند سبزی به دست خود بسته بود و دو
انگشت خود را به نشانه پیروزی به سمت هواداران موسوی گرفته بود.
هادی غفاری و
محسن رضایی در بین هواداران موسوی حضور پیدا کردند. برخی افراد مشکوک مهدی کروبی و
هادی غفاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
با پایان خطبه دوم و پیش از آغاز
نماز وحدت‌بخش جمعه، بیشتر هواداران موسوی که در طول ایراد خطبه‌های نماز جمعه توسط
هاشمی‌رفسنجانی، در محوطه دانشگاه ایستاده و با شعارهای خود قصد ایجاد ناآرامی
داشتند، بدون اقامه نماز از دانشگاه تهران
خارج شدند.
پس از پایان نماز نیز
هواداران موسوی در خیابان‌های اطراف دانشگاه به راهپیمایی پرداخته و در مقابل
شعارهای مجری نماز جمعه،‌ شعارهایی از جمله «مرگ بر چین»،‌ «مرگ بر روسیه» و «هاشمی
زنده باد، موسوی پاینده باد» سر می‌دادند.
88/4/28::: 8:1 ع
نظر()
  
  

اطلس دروغ‌ها

قریب به اتفاق اعضای اداره کل انتخابات تغییر یافته اند
طراحان پروژه زیر سوال بردن سلامت انتخابات به وسیله عوامل رسانه ای و سیاسی خود قبل از تشکیل ستاد انتخابات کشور مدعی شدند که قریب به اتفاق اعضای اداره کل انتخابات تغییر یافته اند و آنرا در جهت زیر سوال بردن سلامت انتخابات بکار گرفته‌اند، در حالیکه از حدود 25 کارمند این اداره کل، ماه‌ها قبل 6 نفر خود به قسمت دیگری منتقل شده بودند.

نیروهایی غیر از افراد وزارت کشور در ستاد انتخابات حضور دارند
پس از اعلام آغاز به کار ستاد انتخابات کشور در تاریخ 26/12/87، در اقدامی دیگر برای زیر سوال بردن سلامت انتخابات مدعی شدند قریب به اتفاق کارمندان ستاد انتخابات کشور را از بیرون از مجموعه وزارت کشور آورده اند در حالیکه اساساً ستاد انتخابات کشور ، از 6 کمیته (اطلاع رسانی و روابط عمومی، پشتیبانی، امنیتی، استعلامات و حفاظت فیزیکی، حقوقی و آمار و فناوری اطلاعات) تشکیل شده که معمولاً نیروهای این کمیته ها همان افرادی هستند که در ادارات کل متبوع خود مشغول بکار هستند و از 170 نفری که در ستاد انتخابات مشغول بکار بودند تنها 17 نفر آن هم غالباً برای تایپ و کارهای خدماتی، به صورت قراردادی وارد ستاد انتخابات کشور شده اند که آن هم طبق قانون و بر اساس روال همیشگی دوره های پیشین انتخابات بوده است.

وزارت کشور نتایج را زود اعلام کرد پس تقلب شده است!
در نامه آقای موسوی به وزارت کشور قسمت جالبی وجود دارد و ایشان به اعلام نتایج شمارش آرای صندوق ها به وسیله صدا و سیما اعتراض کرده اند، درحالیکه این اقدام ستودنی ستاد انتخابات کشور، شایسته تقدیر است زیرا در انتخابات ادوار گذشته معمولاً مردم حداقل تا 12 ساعت پس از پایان برگزاری انتخابات، هیچگونه اطلاعی از نتایج شمارش آرای نداشتند و از سوی مسؤولان انتخابات به آنها اطلاع رسانی نمی شد. همانگونه که همگان از مدت ها قبل اطلاع دارند در این انتخابات به دلیل ضرورت اطلاع رسانی سریع به مردم نرم افزاری طراحی شد و نتایج شعب اخذ رای، مستقیماً از شعبه ها به ستاد انتخابات کشور ارسال می شد و بلافاصله به صورت نوبه ای به اطلاع مردم می رسید. و این امر نه تنها هیچ منافاتی با قانون انتخابات ریاست جمهوری ندارد بلکه در راستای احترام به حق مردم برای اطلاع رسانی سریع از نتیجه انتخابات است. وزارت کشور، مردم را نامحرم ندانسته و سعی کرد هر نتیجه ای که به ستاد انتخابات کشور می رسد، در اختیار مردم نیز قرار گیرد. البته از ساعت 12 ظهر روز شنبه 23/3/88 که فرم های 28 انتخابات (اعلام نتایج شهرستان ها) به تعداد معتنابهی رسید، اعلام نتایج بر اساس این
فرم ها ادامه یافت.




صندوق های رأی را پلمب شده تحویل شعب اخذ رأی دادند
طبق قانون انتخابات، باید صندوق ها قبل از شروع رای گیری پلمب شود، لذا در این راستا به همه نمایندگان نامزدها اطلاع داده شده بود که لازم است رأس ساعت 7 صبح در شعب اخذ رای حضور داشته باشند و اخذ رای نیز ساعت 8 صبح شروع شد. اگر برخی نمایندگان آقای موسوی در ساعت مقرر حضور نیافته و تاخیر داشته اند، اخذ رای از مردم که مقابل شعب اخذ رای صف کشیده بوده اند را نمی توان به تعویق انداخت. ماده «29» قانون انتخابات می‌گوید: « قبل از شروع رأی گیری باید در حضور نماینده یا نمایندگان هیأت نظارت، صندوق های خالی، بسته و ممهور به مهر شعبه ثبت نام و اخذ رأی شود.» همانگونه که ملاحظه ‌
می‌شود در متن قانون هیچ سخنی از الزام حضور نمایندگان کاندیداها برای پلمب صندوق ها وجود ندارد اما با این حال وزارت کشور از نمایندگان کاندیداها جهت نظارت دعوت کرد و اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان آقای موسوی، هنگام پلمب صندوق ها، در شعب اخذ رای حضور داشتند.

هزاران گزارش تخلف
به وزارت کشور ارسال شده است
عبارت « هزاران گزارش تخلف» در نامه آقای موسوی به وزارت کشور، مصداق بارز کلی گویی است، در حالی‌که در سراسر کشور و از همه شعب اخذ رای و از طرف همه نامزدها، ستادهای تبلیغاتی، نمایندگان نامزدها و هواداران آنها، فقط 227 مورد شکایت مکتوب به هیات های اجرایی و نظارت شهرستان‌ها واصل شد که 207 مورد از آنها به دلیل عدم ارائه مستندات مربوط وارد نبوده و 16 مورد به دادگاه و 4 مورد به نیروی انتظامی ارجاع شده است.در مجموع، 20 مورد تخلف ارجاعی به دادگاه و نیروی انتظامی، مربوط به اشخاص حقیقی است که به عنوان مثال از سوی بعضی از هواداران برخی از نامزد ها،در ساعات پس از 8 صبح روز پنجشنبه 21/3/88 که زمان ممنوعیت تبلیغات نامزد ها بوده، مبادرت به توزیع و نصب اقلام تبلیغاتی نامزد مورد نظرشان کرده بودند.




شبهه شمار بالای تعرفه های چاپ شده
پس از شبهه تعداد واجدان شرایط که پاسخ رسمی مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال را در پی داشت همان تیمی که درصدد زیر سوال بردن سلامت انتخابات بودند گفتند وزارت کشور 57 میلیون تعرفه چاپ کرده است در حالیکه 000/200/46 رای دهنده وجود دارد پس حتماً 10 میلیون و 800 هزار تعرفه برای تقلب در
رای‌گیری چاپ کرده اند(!) در حالی‌که چاپ تعرفه طبق روال انتخابات گذشته و به میزان حدود 20 درصد بیش از واجدان شرایط امری طبیعی و عادی بوده زیرا هر صندوق و شهرستان باید تعدادی تعرفه بیشتر از حد پیش بینی شده داشته باشد تا بتواند جمعیت شناور را که معلوم نیست در کدام صندوق و در کدام شهرستان رأی خواهند داد پوشش دهد. همانطور که در برخی شهرستان ها به خاطر مسافرپذیر بودن بیش از 100 درصد واجدان شرایط شرکت کردند با اینکه به این شبهه هم پاسخ کاملاً مستدل و منطقی داده شده بود باز هم عده ای تا همین امروز این شبهه را مطرح می‌کنند و با این شبهه می خواهند ادعای خود را به کرسی بنشانند که تقلب صورت گرفته است. با توجه به شکوه و عظمت حضور ملت از ساعات اولیه بر سر صندوق های رای، صفوف متراکمی تشکیل شده بود و به همین دلیل نیز به همه شعب گفته شد، به محض آنکه تعداد تعرفه های باقیمانده به عدد 100 رسید سریعا خبر دهید و قبل از اتمام آنها، تعرفه های موردنیاز برای آنها ارسال می شد. با توجه به قانون انتخابات ریاست جمهوری، رای دهندگان مجاز هستند در هر نقطه ای از کشور که بخواهند رای بدهند. لذا سیال بودن تعداد رای دهندگان، موجب می شود، نتوان دقیقا برآورد کرد که در هر صندوق چند نفر مراجعه می‌کنند از این رو در شعب اخذ رای، با در نظر گرفتن آمار رای دهندگان در آخرین انتخابات در هر شهرستان و صندوق تعداد تعرفه متناسب تحویل داده شدو تنها تعداد معدودی از شعب اخذ رای با کمبود تعرفه مواجه شدند که به سرعت تعرفه لازم تحویل شد. البته ما قصد این را نداریم که بگوییم برخی از افراد بلند پایه ستادهای آقایان موسوی و کروبی با سوء نیت آن فشارها را وارد می کردند تا تعرفه اضافه چاپ نشده و در نتیجه مردم با کمبود تعرفه مواجه شوند و آنها امروز بهانه‌ای دیگر برای تهمت و اعتراض داشته باشند، لیکن اظهارات فعلی ایشان جای این سوال را باقی می گذارد.

نمایندگان ما در وزارت کشور
از جریان اعلام نتایج بی خبر بودند
ادعا شد که سه نفر از نمایندگان آقای موسوی که در ستاد انتخابات کشور مستقر بودند، از جریان اعلام نتایج بی خبر بوده اند. ای کاش لحظه ای در قانون انتخابات تامل می کردند تا می فهمیدند که ستاد انتخابات کشور، صرفاً موظف است نتایج فرم های 28 (اعلام نتایج شمارش آرای شهرستان ها) را به نمایندگان نامزدها اعلام کند و ارائه نتایج فرم های رایانه ای واصله از شعب اخذ رای به این افراد بر عهده وزارت کشور نیست. البته در راستای اجرای قانون، همه
فرم‌های 28 واصله از شهرستان ها بدون تاخیر به این نمایندگان ارائه می شد. نکته گفتنی اینکه نمایندگان برخی نامزدها، وقتی در ساعت حدود 6 صبح از ناکامی نامزدهای خود مطلع شدند، ستاد انتخابات را به اختیار خود ترک کردند.




تعداد شعب سیار 10 برابر شده است
طراحان پروژه زیر سوال بردن سلامت انتخابات، در ادعایی دیگر، مدعی شدند، شعب سیار به صورت چشمگیری افزایش یافته و 10 برابر شده و علت آن را اینگونه بیان کرده اند که در شعب سیار امکان نظارت نمایندگان نامزدها نیست و امکان تقلب و تخلف وجود دارد. جالب این بود که
اولین بار این مطلب را فردی بیان کرد که خود زمانی وزیر کشور بوده و از ریز مطالب انتخابات مطلع است و می‌داند فلسفه وجودی صندوق های سیار چیست و همیشه تعداد صندوق‌های سیار حدود 30 درصد کل صندوق ها بوده است.
درباره صندوق های سیار البته جناب آقای موسوی مواردی را گفته اند که از کسی مانند ایشان بعید است اینگونه آشکارا خلاف واقع بگوید. ایشان ادعا کرده اند که « طبق ماده قانون انتخابات ریاست‌جمهوری تخصیص شعب سیار صرفا برای مناطق صعب‌العبور کوهستانی و مسافت‌های دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت مقدور نیست انجام می‌شود». ای کاش آقای موسوی، شماره آن ماده را بیان می‌کردند، تا با مراجعه به آن ماده معلوم می شد که تشکیل شعب سیار «صرفاً» برای مناطق صعب العبور و کوهستانی نیست و در ادامه ماده مربوط، چگونگی آن مشخص شده است.
آنچه در نص صریح قانون آمده اینگونه است: ماده 50 ـ هیأت اجرایی بخش با تصویب هیأت اجرایی شهرستان می‌تواند برای مناطق صعب العبور و کوهستانی و مسافت‌های دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت ثبت نام و اخذ رأی مقدور نیست شعب اخذ رأی سیار تشکیل دهد. هیأت اجرایی شهرستان نیز می تواند در صورتی که لازم بداند نسبت به تشکیل شعب اخذ رأی سیار در مرکز شهرستان و بخش مرکزی اقدام کند.... . می بینیم که در نامه ایشان واژه صرفاً به‌کار رفته و دنباله عبارت نیز حذف شده است و این روش تحریف قانون، غیر صحیح و غیر اخلاقی است.
ای کاش ایشان مستنداً اعلام می کردند که در انتخابات ریاست جمهوری هفتم، هشتم و نهم چند صندوق ثابت شهری و چند صندوق سیار وجود داشته و حالا تعداد این صندوق ها چه میزان است؟ ما این اطلاعات را در سایت وزارت کشور رسما و شفاف و مبسوط قرار داده ایم. طبق قانون و سیره مستمره، شعب سیار نه تنها برای مناطق صعب العبور که همواره برای مناطق شهری، بیمارستان ها، پادگان ها، مناطق کم جمعیت و موارد دیگر تشکیل می شده است.
به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری نهم در دولت اصلاحات، از مجموع 41071 صندوق اخذ رای، تعداد 14102 صندوق آن سیار بوده است یعنی 33 درصد کل صندوق ها، در حالی‌که در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از مجموع 45713 صندوق تعداد 14294 آن سیار بوده است یعنی 30درصد کل صندوق ها، پس ملاحظه می شود که درصد صندوق های سیار در این انتخابات به نسبت دوره گذشته 3 درصد کاهش یافته است! از طرفی متاسفانه حتی افزایش میزان 7/11 درصدی تعداد صندوق‌های ثابت نیز مورد اعتراض طرفداران آقای موسوی به جهت نگرانی آنها از افزایش تعداد صندوق ها واقع شده است. لازم است اشاره شود که برای تعداد 931/958/27 رای ( کل آرای ماخوذه دردومین مرحله نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری) 14102 صندوق سیار در دولت اصلاحات پیش بینی شده و این در حالی است که برای کل آرای ماخوذه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی 214/371/39 رای، 14294 صندوق سیار پیش بینی شد و این نشانگر عدم صحت مطالب مطرح شده در این باره از سوی ایشان است و اگر فقط افزایش مشارکت انتخابات ریاست جمهوری دهم را نسبت به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم یعنی افزایش از حدود 62 درصدی به حدود 85 درصد در انتخابات دهم را در نظر می گرفتیم باید تعداد کل صندوق ها معادل 41071 ضربدر 85 درصد،تقسیم بر 62 درصد یعنی برابر 56307 صندوق و تعداد صندوق‌های سیار را معادل 14102 ضربدر 85 درصد تقسیم بر 62 درصد یعنی برابر 19333 صندوق درنظر می‌گرفتیم که کاملا مشهود است که به نسبت و باتوجه به مشارکت 85 درصدی به مراتب کمتر از دوره نهم در نظر گرفته شده است. مضافا اینکه فضای جدی و رقابتی و شور و شوق و نشاط انتخاباتی و تبلیغاتی قبل از انتخابات و نتایج اکثر
نظرسنجی‌ها هم نشان از میزان مشارکت بالاتری در دوره دهم نسبت به دوره نهم را نشان می داد.

نمی‌خواهند تعداد آرا را
جزئی‌تر اعلام کنند
همچنان که دروغ ها بیشتر می شد باز هم وزارت کشور در یک اقدام بی سابقه و برای اولین بار در تاریخ انتخابات ایران آرا را صندوق به صندوق منتشر کرد تا دیگر جایی برای شبهه و ابهام نماند ولی آنهایی که قصد دیگری داشتند و اصلاً موضوع انتخابات، برای‌شان مطرح نبود، همچنان به دروغ گویی و شایعه سازی ادامه دادند.ارائه آرای صندوق به صندوق از سوی وزارت کشور تنها برای روشنگری و شفاف سازی مسائل بود و اصلاً قانون چنین وظیفه ای را برای ستاد انتخابات کشور مشخص نکرده است و اگر آرای صندوق به صندوق هم اعلام شد نه به درخواست کاندیداها بلکه فقط در جهت استحضار مردم شریف ایران اسلامی بود که کاندیداها نیز می توانند در صورت نیاز به آن رجوع کنند. ستاد انتخابات کشور و شخص رئیس ستاد، هیچگاه مخالف انتشار نتایج شمارش صندوق به صندوق آرای نامزدها نبوده اند بلکه از همان ابتدا نیز اعلام کرده بودند که به مرور زمان آرای نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر تفکیک نتایج استانی و شهرستانی به صورت صندوق به صندوق نیز منتشر خواهد شد.
گفتنی است انتشار آرای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به تفکیک صندوق به صندوق برای اولین بار در طول 30 سال برگزاری انتخابات صورت می گیرد در حالی‌که براساس قانون، ستاد انتخابات کشور تنها موظف به ارائه نتیجه نهایی انتخابات به رسانه های عمومی برای انعکاس در جامعه است. اما وزارت کشور فراتر از وظایف قانونی خود در چند روز گذشته به انتشار تعداد آرای نامزدها به تفکیک استانی و شهرستانی پرداخت و در مرحله بعدی نیز آرای نامزدها را به تفکیک صندوق های شعب اخذ رای منتشر کرد. باید اضافه کرد که پیش از این و در دوره های گذشته انتخابات ریاست جمهوری ارائه آمار به تفکیک صندوق به صندوق به نوعی محرمانه تلقی می شد و هرگز منتشر نمی شد. نتایج آرا به تفکیک استانی و شهرستانی نیز پس از ماه ها در مجلدهای مخصوص و محرمانه، چاپ و فقط برای برخی مسؤولان ارسال می شد به گونه ای که بسیاری از پژوهشگران نیز امکان استفاده از این نتایج را نداشتند که البته همانطور که عنوان شد آرا به تفکیک صندوق ها به هیچ عنوان منتشر نمی شد. بسیاری از مواردی که این روزها به عنوان ادعای تقلب و تخلف در انتخابات توسط برخی نامزدها مطرح می شود یا هیچ ربطی به روند اجرایی برگزاری انتخابات ندارد مانند ادعای ‹‹ استفاده از رسانه ملی، افتتاح پروژه های عمرانی، پرداخت معوقه کارکنان دولت و...›› که اینگونه ادعاها هیچ خدشه ای به روند اجرایی انتخابات و رای مردم فهیم و آگاه وارد نمی کند چرا که ملت شریف ایران اسلامی با توجه به همة این موارد که چند ماه قبل از انتخابات هم از سوی رسانه های همسو با نامزدها عنوان می شد به نامزدهای مورد نظرشان رای داده اند یا اینکه کلی گویی و بدون اشاره به مصداق خاص است مانند ‹‹ اخراج نمایندگان کاندیداها از صندوق ها، عدم صدور کارت برای نمایندگان کاندیداها، کمبود تعرفه در صندوق ها و...›› که قاعدتاً باید به صورت مصداقی و مستند مشخص شود تا قابل بررسی باشد.



زمان رأی گیری محدود شد
تا همه رأی ندهند
محدود کردن زمان رای گیری نیز مانند بسیاری از مطالب خلاف واقع است، زیرا رای گیری به درخواست فرمانداران و با دستور وزیر کشور، چهار بار و تا ساعت 22 تمدید شد. گفتنی است انتخابات ریاست جمهوری نهم از ساعت 9 صبح شروع شده بود ولی انتخابات دهم از ساعت 8 صبح آغاز شد (یعنی یک ساعت زودتر) و طبق قانون تا ساعت 18 ادامه یافت و وقت دوم از 18 تا 19، بار سوم از ساعت 19 تا 20، بار چهارم از 20 تا 21 و بار پنجم از 21 تا 22 تمدید شد و در نهایت نیز در اطلاعیه رسمی ستاد انتخابات کشور اعلام شد، تا زمانی‌که رای دهنده در مقابل شعبات وجود دارد افراد به داخل شعبه هدایت شده و از آنها رای‌گیری به عمل آید، به طوری‌که در برخی از شعب تا پاسی از نیمه شب نیز رای گیری ادامه داشت.

نمایندگان ما در مرحله شمارش آرا و تنظیم صورتجلسات در شعب اخذ رأی نبودند و نظارت نداشتند
باز هم بهانه ای غیر مستدل و ادعایی عجیب. آنهایی که قرار بود به هر صورتی بهانه بگیرند، باز هم ادعا کردند، در مرحله شمارش آرا و تنظیم صورتجلسات در شعب اخذ رای، هیچ نظارتی از سوی نمایندگان کاندیداها وجود نداشته است، در حالی‌که نمایندگان آقای موسوی در صندوق های اخذ رای تا پایان شمارش آرا و تنظیم صورتجلسات و امضای فرم های مربوط، در شعب اخذ رای حضور داشته و اعداد و ارقام فرم های مذکور را یادداشت کرده‌اند و بر تمام مراحل شمارش آرا و اعلام نتایج صندوق ها نظارت داشته اند. این در حالی است که تمام
صندوق‌ها با حضور اعضای اجرایی شعبه، نماینده فرماندار، بازرسان، ناظران شورای نگهبان، محافظان صندوق‌‌ها و نمایندگان نامزدها شمارش شده است، یعنی موقع شمارش آرا حداقل 14 نفر در محل هر صندوق حضور داشته اند.




نسبت تقریباً ثابت آرای کاندیداها در تمام مناطق کشور
یعنی تقلب!
یکی از مسائلی که به نظر آقای موسوی قابل تامل بوده و صحت انتخابات را مورد تردید قرار داده، نسبت تقریباً ثابت آرای کاندیداها در تمام مناطق کشور بوده است! توجه ایشان را به این نکته معطوف می‌داریم که آرای کاندیداها در مناطق کشور ثابت نبوده و به عنوان مثال خود ایشان در رتبه بندی آرا در
استان‌های آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان نفر اول هستند. به علاوه اگر مردم کشور در اکثریت بالایی از شهرستان‌ها، جناب آقای دکتر احمدی نژاد را مورد اعتماد و تایید قرار داده اند، بهتر است آقای موسوی دلیل این امر را در عملکرد و شعارهای ایشان جست‌وجو کند و اصل انتخابات و حماسه 40 میلیونی ملت بزرگ ایران را زیر سوال نبرد. اعلام نتایج به تفکیک استان‌ها و شهرستان های سراسر کشور از سوی ستاد انتخابات کشور رسماً منتشر و توسط صدا وسیما و جراید و رسانه ها اعلام شد. هم اکنون نیز برای اولین بار در طول تاریخ انتخابات، اعلام نتایج انتخابات به تفکیک شعب اخذ رای از سوی ستاد انتخابات کشور در حال انجام است که به خودی خود نشانگر صحت انتخابات و اطمینان برگزار کنندگان از درستی عملکرد خویش است.

من برنده‌ قطعی هستم
در غیر این‌صورت تقلب شده ‌است!
یکی از عجیب‌ترین مسائلی که در این انتخابات رخ داد مصاحبه آقای موسوی چند ساعت قبل از شمارش آرا بود. حتی یک برگ رای از صندوق بیرون نیامده بود که ایشان گفتند من برنده قطعی انتخابات هستم و در غیر این صورت تقلب شده است(!) در بسیاری از موارد دیگر نیز شکایت ایشان به وزارت کشور هیچ ربطی به روند انتخابات ندارد. به عنوان مثال در قسمت انتهایی نامه ایشان که اشاره به تخلفات ادعایی مربوط به قبل از برگزاری انتخابات از قبیل استفاده از رسانه ملی، استفاده از وسایل نقلیه دولتی، افتتاح پروژه‌های عمرانی، پرداخت معوقه کارکنان دولت، توزیع سهام عدالت و امثال آنها را داشته است،گفتنی است با اینگونه ادعا ها هیچ خدشه ای به رای مردم وارد نمی شود. این موضوعات قبل از برگزاری انتخابات هم از سوی ایشان و طرفدارانشان و رسانه های همسو با حجم وسیع مطرح شد و لیکن مردم براساس شناخت خود از نامزد ها، 40 میلیون رای به صندوق ها ریختند و سرنوشت انتخابات را با رای خود رقم زدند. و در آخر آقای موسوی باید به این نکته توجه داشته باشد که اگر خدمات دولت و مقدمات انتخابات را باعث ابطال انتخابات می دانستند باید از ابتدا با اعلام باطل بودن انتخابات در انتخابات شرکت نمی‌کردند، نه اینکه پس از عدم کسب رای لازم در انتخابات، موضوعات اتفاق افتاده ادعایی قبل از برگزاری انتخابات را بهانه ای برای ابطال آرای 40 میلیونی ملت اعلام می کرد. رفتار آقای موسوی این ذهنیت را تقویت می‌کند که ایشان با این هدف شرکت کردند که اگر موفق به کسب اکثریت آرا شدند انتخابات خوب است و اگر شکست خوردند انتخابات باطل و بد است. از جناب آقای موسوی انتظار می‌رفت برای قانون و رای مردم احترام قائل شده و
قانون‌گرایی را در رفتار خودشان نشان دهند.




به نمایندگان ما کارت ندادند
نمایندگان ما را راه ندادند
نمایندگان ما را ...
وزارت کشور زحمات فراوانی را متقبل شد تا با ایجاد سایت ثبت نام اینترنتی نمایندگان کاندیداها، بستری فراهم کند تا نمایندگان نامزدها بتوانند به راحتی مشخصات خود را وارد سایت کرده و برای تمام نمایندگان نامزدها کارت شناسایی رایانه ای صادر شود. بدین منظور در جلسه توجیهی مورخ 2/3/1388 با حضور نمایندگان کاندیداها آقایان ثمره هاشمی از ستاد آقای دکتر احمدی نژاد،طلایی نیک از ستاد آقای دکتر محسن رضایی، سلطانی فر از ستاد آقای کروبی و احمدی از ستاد آقای مهندس موسوی، سایت مذکور به آنها معرفی و آنان ضمن اعلام آمادگی، از وزارت کشور به خاطر این اقدام تشکر کردند. اما در تاریخ 15/3/1388 به صورت غیر مترقبه و با اظهار اینکه نمایندگان ما در شهرستان ها با این روش آشنا نیستند و در این فرصت کوتاه نمی توانیم کار ثبت نام را انجام دهیم، درخواست کردند صدور کارت شناسایی برای نمایندگان نامزدها به صورت دستی و سنتی صورت گیرد که ستاد انتخابات کشور در جهت همراهی با آنان این درخواست را نیز پذیرفت. به رغم همه این موارد وزارت کشور تا آخرین دقایق و حتی روز انتخابات با آنان همراهی کرد و در نتیجه آقای میرحسین موسوی در 40676 صندوق از مجموع 45713 شعبه، نماینده داشت که حدود 90 درصد از صندوق ها را شامل می شود ( اسامی و مشخصات آنها موجود است) و علاوه بر این تعداد نمایندگان ایشان در شعب اخذ رای از تعداد نمایندگان دیگر کاندیداها بیشتر بوده است یعنی آقای موسوی بیشترین نماینده را نسبت به نامزدهای دیگر بر سر صندوق ها داشته اند.
به رغم همراهی وزارت کشور، ستاد ایشان در معرفی نمایندگان ضعف داشت، به طوری‌که حتی برای دادن فتوکپی شناسنامه و الصاق عکس به آن نیز مشکل داشتند و هر روز کار را به تاخیر می انداختند که به عنوان نمونه می توان به شهر تهران اشاره کرد.
مشارکت بالای صد در صد
در برخی از حوزه ها غیر ممکن است!
درباره مشارکت بیش از صددرصد برخی حوزه‌ها نیز اشاره کردند که انتخابات شوراها، مجلس و
ریاست جمهوری با هم تفاوت دارند و به همین دلیل نمی توان شمار بالای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را با مجلس و شوراها قیاس کرد. البته وزارت کشور هم اعلام کرد، اینگونه است، با این تفاوت که در انتخابات مجلس و شوراها که منطقه ای و محلی برگزار می شود قاعدتاً تعداد رای دهنده بیش از واجدان شرایط در یک حوزه باید بسیار کمتر باشد در صورتی‌که سابقه مشارکت بیش از صد درصد در انتخابات مجلس شورای اسلامی به صورت متعدد در حوزه‌های متفاوت وجود دارد. اما در انتخابات ریاست جمهوری که هر کسی
می‌تواند در هر شهرستانی رای خود را به صندوق ها بریزد و با توجه به تعطیلات آخر هفته و فصل بهار و پایان امتحانات دانش آموزان و مسافرت‌های بسیاری از هموطنان به استان هایی مانند مازندران و گیلان و حتی یزد و اصفهان و مشارکت بالای 85 درصد کل کشور ، مشارکت بالای صد درصد در برخی شهرستان‌های این
استان‌ها امری کاملا طبیعی است.
در این باره نیز در مصاحبه رئیس ستاد انتخابات کشور با شکبه خبر، با ارائه آمار انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری که در آن نیز حوزه هایی بوده اند که بالای صد درصد مشارکت وجود داشته به این امر اشاره شده است که این موضوع برای اولین بار رخ نداده و هیچگاه مورد اعتراض هم واقع نمی شد و اساساً جمعیت شناور یعنی همین که امکان دارد در تعدادی از شهرستان ها بیش از واجدان شرایط رای بدهند. مضافاً اینکه وقتی آرای استان ها بررسی می شود متوجه می شویم تنها دو استان با آرای 24/100 درصد و 08/100 درصد مشارکتی بالای صددرصد داشته‌اند که در یک استان حدود 4400 نفر و در استان دیگر حدود 500 نفر بیش از واجدان شرایط رای داده‌اند، به این ترتیب بقیه موارد شهرستان ها بیشتر مسافرت های درون استانی است که برای تعطیلات آخر هفته امری بسیار طبیعی است.
با مقایسه درصد مشارکت در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی حدود 62 درصد و انتخابات دهمین دوره که حدود 85 درصد مشارکت کرده‌اند بسیار واضح است که تعداد حوزه هایی که بالاتر از صد درصد مشارکت داشته باشد به نسبت انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری افزایش یابد. ضمناً آمار ارائه شده توسط رئیس ستاد در برنامه تلویزیونی آمار مربوط به حوزه های بالای صد درصد بود و نه 95 درصد و این موضوع نیز به‌خاطر این بود که یکی از نامزدها به طور رسمی و در بیانیه‌ای اعلام کرده بود، 170 حوزه بیش از صد درصد مشارکت داشته‌اند درحالی که رئیس ستاد انتخابات اعلام کرده است، این تعداد حدود 45 حوزه بوده است و نه 170 حوزه که نامزد مربوط ادعا کرده بود.


  
  

نقش مبهم آرش حجازی در ماجرای قتل ندا آقاسلطان

کمیل نقی‌پور‌: ندا صالحی آقا‌سلطان یکی از قربانیان وقایع اخیرتهران به شمار می‌آید که متاسفانه روز شنبه 30 خرداد در محله امیرآباد تهران به ضرب گلوله کشته شد.
آنچه که وی را از دیگر قربانیان این حوادث متمایز می‌کند، بازتاب گسترده این قتل در رسانه‌های بیگانه و متهم کردن ماموران انتظامی ایران در وقوع آن و به تبع حساسیت مسؤولان کشورمان به پیگیری این موضوع است. در کنار آن زوایای پنهان این حادثه تاسف‌انگیز و ابهام در نحوه کشته شدن خانم آقا‌سلطان و هویت قاتل یا قاتلان آن از دیگر موضوعاتی است که موجب شده پس از گذشت 10 روز از قتل وی، موضوع «قتل ندا» همچنان مورد توجه رسانه‌های خبری داخلی و خارجی قرار گیرد.
«ندا آقا سلطان» چگونه کشته شد؟
پیش از این «وطن امروز» در گزارشی که سوم تیرماه منتشر کرد، آورده بود: تلویزیون‌های بی‌بی‌سی فارسی و صدای آمریکا در ادامه روند تشنج‌آفرینی در قالب انعکاس جهت‌دار اخبار وقایع اخیر در تهران، از روز یکشنبه با مانور روی تصویر یکی از کشته‌شدگان حوادث اخیر مدعی هستند که این فرد به‌وسیله نیروهای انتظامی ایران کشته شده است. این در حالی است که با بررسی گلوله‌های خارج شده از بدن کشته‌شدگان حوادث اخیر مشخص شده است که فشنگ‌های به کار رفته متعلق به هیچ‌یک از ارگان‌های نظامی و امنیتی کشور نبوده و از خارج از مرزهای کشور به تهران فرستاده شده است.اما آنچه که چندی پس از قتل ندا آقا‌سلطان مشخص شد و به نوعی تایید‌کننده گزارش‌های نهاد‌های امنیتی به شمار می‌رفت، نقش فردی به نام آرش حجازی بود.
آرش حجازی کیست؟
آنگونه که انتشارات کاروان منتشر کرده است، آرش حجازی در ?? بهمن ???? به دنیا آمد.در سال ????، او انتشارات کاروان را تأسیس کرد و دو سال بعد، پائولو کوئلیو، نویسنده مشهور برزیلی او را مترجم رسمی آثارش به زبان فارسی معرفی کرد.در سال ????، سردبیری ماهنامه فرهنگی- هنری «کامیاب» را بر عهده گرفت که پس از پنج شماره انتشار، متوقف شد. پس از «کامیاب» حجازی ماهنامه جشن کتاب را منتشر کرد که بیست شماره منتشر شد و پس از آن قالب آن تغییر کرد.اما نکته قابل تأمل درباره آرش حجازی حضور مشکوک وی در ایران در تاریخ
30 خرداد و سابقه او در انگلیس است.حجازی دانشجوی یکی از دانشگاه‌های جنوب انگلستان است که پنج روز قبل از مرگ ندا آقاسلطان (دو روز بعد از آغاز درگیری‌ها در تهران) وارد ایران شد و فردای قتل ندا آقاسلطان سریعا به انگلستان بازگشت.این در حالی بود که وزارت اطلاعات پس از آغاز درگیری‌ها و پیش از مرگ ندا آقا‌سلطان از احتمال حضور نیروهای بیگانه برای دامن زدن به آشوب‌ها و اغتشاشات خیابانی خبر داده بود. در جریان قتل ندا آقاسلطان وی همان فردی است که در هنگام شلیک گلوله به ندا، در فاصله نزدیکی از او قرار داشت و همانگونه که در ویدئوی قتل خانم آقا‌سلطان نیز مشخص است، ظاهرا سعی می‌کرد به وی کمک کند. با این حال پس از چند ساعت از قتل آقاسلطان، لحظه قتل این هموطن که در آن تحرک آرش حجازی نیز بسیار پررنگ بود، در رسانه‌های خبری دنیا مکررا پخش شد تا اینگونه رسانه‌های غربی همانند بی‌بی‌سی، نیویورک تایمز، دیلی تایمز و... «ندا آقا‌سلطان» را به عنوان سمبل اعتراض ایرانیان به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری معرفی کنند. حتی باراک اوباما با ادعای اینکه فیلم قتل ندا‌آقاسلطان را دیده است، در کاخ سفید به خبرنگاران گفت که دل او با دیدن فیلم «شکسته شد».پس از حضور حجازی در انگلیس که با شانتاژ بی‌سابقه خبری رسانه‌های خارجی درباره قتل آقا سلطان همراه بود، بی‌بی‌سی (‌رسانه خبری وابسته به دولت انگلیس) گفت‌وگوی مفصلی از وی را با نام «پزشک ایرانی از ماجرای مرگ ندا می‌گوید» منتشر ساخت.حجازی در این گفت‌وگو سخنانی را به زبان آورد که با اظهارات کاسپین ماکان، نامزد خانم آقا‌سلطان که اتفاقا او نیز با بی‌بی‌سی گفت‌وگو کرده در تضاد بود. حجازی در توجیه حضورش در صحنه قتل، با توجه به آنکه در آن مکان هیچ‌گونه درگیری و اغتشاشی نبود، می‌گوید: «سر و صدا را در خیابان شنیدیم و تصمیم گرفتیم برویم و ببینیم چه خبر است. خیابان خسروی را تا انتها رفتیم و رسیدیم به خیابان کارگر، جایی که مردم جمع شده بودند. مأموران پلیس ضد‌شورش حدود 50 متر پایین‌تر با موتوسیکلت‌هایشان ایستاده بودند و مردم را عقب می‌راندند. ناگهان گاز اشک‌آور به میان مردم پرتاب شد و مردم وحشت کردند».حجازی گفت که همزمان با پرتاب گاز اشک‌آور، مأموران هم با موتوسیکلت به سمت جمعیت حرکت کردند و جمعیت در طول خیابان خسروی شروع به دویدن کردند؛ «ندا هم در میان آنها بود». او گفت در تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی، جمعیت به تدریج متفرق می‌شدند و فقط چند نفر ایستاده بودند تا ببینند چه باید بکنند؛ «ناگهان صدای شلیکی شنیدیم. در همان لحظه من برگشتم و دیدم که خون از سینه ندا که در چند متری من ایستاده بود فواره می‌زند».اما کاسپین ماکان، نامزد خانم آقا‌سلطان در قسمتی از گفت‌وگوی خود در این رابطه اظهار داشت: وقتی که این اتفاق افتاد، ندا از درگیری‌ها دور بود، یعنی در خیابان‌های فرعی نزدیک امیرآباد بود. حدود یک ساعتی با استاد موسیقی‌اش در ماشین پشت ترافیک نشسته بود، از گرما و خستگی، کلافه و از ماشین پیاده می‌شود و آن اتفاق می‌افتد. در چنین شرایطی رئیس‌جمهور کشورمان در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه ضمن مشکوک دانستن قتل ندا آقا‌سلطان، رسیدگی جدی به موضوع قتل و شناسایی عوامل جنایت را خواستار شد. این در حالی است که روز گذشته یک منبع امنیتی از به‌دست آوردن سرنخ‌هایی از قاتل ندا آقا‌سلطان در بررسی‌های صورت گرفته پس از قتل وی خبر داده است.منابع آگاه امنیتی همچنان در حال بررسی نقش مبهم آرش حجازی در ماجرای قتل ندا آقاسلطان هستند. اینکه چرا وی 2 روز پس از آغاز اغتشاشات به ایران آمد؛ در صحنه قتل دختری که فورا در تمامی رسانه‌های ضدایرانی منعکس شد، نقش بسیار پررنگی داشت و نهایتا یک روز پس از این ماجرا به انگلستان برگشته و به تشریح ماجرای قتل آقاسلطان، آنگونه که مطلوب رسانه‌های ضدایرانی است، می‌پردازد.


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >